این چند روزه فرصت کردم و دارم فیلمهای قدیمی که از مدتها پیش می خواستم ببینم ولی نشده رو تماشا کنم.
فیلم پرتقال کوکی (A Clockwork Orange) از استیون اسپیلبرگ و فیلم همشهری کین (Citizen Kane) که میگن جزء 2 فیلم برتر تاریخ دنیاست از نظر منتقدین.
هر دوی این فیلمها هم جزء 250 تا فیلم برتر که هیچ، جزء 100 فیلم برتر سایت IMDB هستند.
خیالتون رو راحت کنم من با قاطعیت به هردوشون امتیاز 2 رو دادم !!!
واقعا در حین تماشاشون زجر می کشیدم و دقیقه به دقیقه ساعتم رو نگاه می کردم.
فیلم اولی که پرتقال کوکی (محصول 1971) کلی اسم و رسم دار هست هر کسی رو که می بینیم ادعای سینماش میشه میگه این فیلم استنلی کوبریکه و خدای سینما و … و این فیلم خیلی شاهکار و ستونه سینماست.
فیلم دوم هم همشهری کین (محصول 1941) بین منتقدهای دنیا سرش دعواست که آیا این فیلم بهترین فیلم تاریخ دنیاست یا فیلم پدرخوانده 1.
===========================================
به طور کلی هر دو فیلم یه ایده کلی خوبی داشتند که بهتر بگم ایده فیلم پرتقال کوکی عالی بود و ایده فیلم همشهری کین خوب بود. اما به شدت هر دو فیلم دیگه تمام حوزه هاشون ضعیف بودند و مخاطب سال 2015 رو زجر میدن.
چیزی که بسیار بسیار برام عجیب بود بازی های بسیار پرت و خیلی عجیب بد بود. بازی نقش اول هر دو فیلم بد بود. اما بازیگرهای فرعی دیگه وحشتناک بودند انگار تئاتر مدرسه داریم می بینیم. برای مثال پدر مادر الکس چقدر سرد و مصنوعی و غیرقابل باور بازی می کردند. هر ثانیه که جلوی دوربین بودند من زجر می کشیدم تا اون صحنه و بعدشم کل فیلم تموم بشه.
توی قرن 21 یه فیلم درجه 3 هم که ساخته بشه بلاخره توشون یه بازیگر پیدا میشه که آبرومند بازی کنه. من تا حالا فیلمی ندیده بودکه 100% بازیگرهاش بد باشن که این 2 فیلم رو دیدم.
خیلی عجیبه و این باید تحقیق بشه که چرا انقدر بین سطح بازیگری دهه 2010 و 50 سال پیش اینقدر اختلاف هست و سینما و هالیوود باید به عملکردشون افتخار کنن چون واقعا توی 5 دهه توی علم بازیگر عملکرد معجزه آسایی داشتند.
فیلم Let Me In رو ببینید محصول تقریبا 2010 هست. دو تا بچه 10-12 سااله سوپر استار این فیلمن و فیلم رو می چرخونن. چقدر این 2 بچه اشک رو توی چشم بیننده میارن از بس طبیعی و با احساس بازی می کنن. بیننده یک درصد حس نمیکنه اینا دارن فیلم بازی می کنن.
حالا دیگه بازی های ناتالی پورتمن 13 ساله توی فیلمهای حرفه ای و مخمصه بماند.
خلاصه اینکه بزرگترین ضعف فیلمهای کلاسیک توی بازیگری شون من می دونم لااقل این 2 فیلم به اصطلاح شاخص.
ضعف اصلی دوم فیلمنامه های بسیار ضعیف و لاغرشون هست. بالا گفتم اینا فقط یه ایده کلی خوب داشتند اما اصلا توان این رو نداشتند که اون ایده رو بهش شاخ و برگ بدن و جزئیات و فرعیات فیلم رو بالا بکشن. کارگردان و نویسنده شون فقط با یه ایده کلی اومدن و فیلم درست کردند و هر دو فیلم رو توی نیم ساعت هم میشد بسازن. فیلم نامه شون بسیار ضعیف بود و روابط غیرمنطقی هم شدید فراوان توش بود. مثلا رفتار پدر و مادر الکس زمانی که از زندان و بیمارستان برمی گرده خونه. خود کارگردان مسلما می دونسته اونجای فیلم ضعیفه اما خب زورش نمیرسیده که درستش کنه.
======================================
در کل این چند وقت که دارم فیلمهای کلاسیک خیلی معروف و شاخص رو می بینم این نتیجه رو گرفتم.
که توی هزاره سوم و سال 2015، حتی اون شاخص ترین فیلمهای کلاسیک ، از فیلمهای درجه دوم این سالها هم ضعیف تر هستند. ضرفا به این دلیل مشهور شدند و بهشون احترام گذاشته میشه که در دوره خودشون بزرگ و معجزه بودند. این دو فیلم نسبت به فیلمهای زمان خودشون خیلی شاخص و خاص بودند نه نسبت به فیلمهای این دوره، نسبت به فیلمهای این دوره فیلم درجه 4 حساب میشن.
مورد عجیب دیگه برام نظر و حرفهای بی منطق بعضی مردمه. خب یه عده که طرفدار این فیلمهان پیرمردها هستن که اقتضای سن شون هست و با این فیلما خاطره دارند و قابل توجیه هست. اما یه عده جوون برای من عجیبه که از اینها دفاع می کنن. دلیلش رو من این نسبت میدم : که یه عده عقده ای که کمبود توجه دیگران رو دارند اسم این فیلمها رو میارن و به نظرشون اگر به دیگران بگن طرفدار این فیلمها هستند خیلی کلاس داره و خیلی خاص میشن! البته تا حدی هم خیلی درست فکر می کنن و کسی بگه طرفدار این فیلمهاست مردم ساده و عوام فکر می کنن که اینا خیلی خاص هستند و زیاد بارشونه.
اما این عده بدبخت هستند که برای اسم و رسم و برای مردم فیلم می بینن. نه برای لذت خودشون.
من هرگز حاضر نیستم که در حوزه سینما که عشق اول زندگیمه دروغ بگم یا تظاهر بکنم. چون اون قدر بارم هست که نیازی به تظاهر و توجه مردم از این طریق ندارم و اون قدر عاشق سینمام که اصلا نمی تونم دربارش دروغ بگم.
=======================================
در کل این فیلمهای شاخص کلاسیک مثل عجایب 7 گانه هستند مثلا اهرام مصر. این هیچ چیز خاص و ساختمان خفنی نیست و الان هزار برابر بهتر و دقیقترش رو مهندسها می تونن بسازن اما چیزی که اونها را باارزش و متمایز کرده اینه که در اون زمان ساخته شدند و نسبت به بناهای اون زمان شاخص بودند. نسبت به بناهای این زمان که چند تیکه سنگ و آجر هستند.
این فیلمها هم دقیق به همین منواله و نسبت به فیلمهای این دوره چند تا دوربین بازی بیشتر نیستند.
منم دیگه سعی می کنم اصلا دور سینمای کلاسیک نرم و فیلمهای خوب ببینم نه فیلمهای اسم و رسم دار …
***********************
پیونشت: فیلم روانی (psycho) هم فراموش کردم به اینها اضافه کنم و از قلم انداختم. محصول 1960 و ساخته آلفرد هیچکاک که این فیلمم جزء 100 فیلم برتر تاریخ جهان و فیلم های شاخص ژانر ترسناک هست. ایده اولیه این فیلم هم بد نیست اما فیلمنامه نیاز شدید به کار کردن بیشتر و شاخ و برگ دادن داره و بازی ها هم قابل قبول اصلا نیستند. مقایسه کنید این فیلم رو با فیلم هویت (Identity) محصول 2003 که موضوع دو فیلم یکیه اما این کجا و آن کجا