نقد فیلم قوی سیاه (Black Swan)

Posted by
No votes yet.
Please wait...

فیلم قوی سیاه (Black Swan) یکی دیگر از شاهکارهای کارگردان مشهور دارن آرنوفسکی هست که توانست جوایز متعددی هم کسب کنه. این فیلم با هنرمندی ناتالی پورتمن هست که برای بازی در این فیلم موفق به کسب جایزه اسکار هم می شود.

آرنوفسکی مثل همه فیلمهای دیگرش، همیشه دغدغه سبک زندگی کردن انسانها رو داره. در فیلمهاش همیشه روشهای مناسب و نامناسب زندگی کردن رو و افرادی که در مشکلات گیر کردند رو نمایش میده. همه تمرکز او در فیلمهایش هشدار به مخاطبین هست پیرامون خطراتی که زندگی انسانی رو ممکنه تهدید کنه.

فیلم قوی سیاه در ظاهر به رقص باله می پردازه و به باور عده ای این فیلم ادای دینی هست به این نوع رقص. اما هسته این فیلم حول شخصیت انسانهاست. رابطه بین موفقیت و شادی انسانها در کارشون رو با نوع شخصیت شون مقایسه می کنه.

در این فیلم نینا (ناتالی پورتمن) رقصنده حرفه ای و سخت کوش باله ای است که همه هدف و ذهن و دنیای او بازی کردن نقش قوی ملکه در یک تئاتر است و برای بدست آوردن آن بسیار تلاش می کند. در آنسوی میدان لیلی (میلا کونیس) قرار دارد که رقیب نینا در به دست آوردن آن نقش است.

ابتدا مربی این گروه باله تصمیم داشت که یک نفر رقصنده نقش قوی سفید و یک نفر نقش قوی سیاه را بازی کند اما تغییر عقیده می دهد و تصمیم می گیرد که هر دو قو را باید یک نفر بازی کند! و این دو نمی توانند جدای از هم باشند.

نینا و لیلی دقیقا دو روی یک سکه هستند. نینا یک دختر خجالتی و با اعتماد به نفس کم است که تنها با اتکا به تلاش و پشتکار و تمرین بسیار می خواهد به هدفش (همان گرفتن نقش قوی ملکه) دست یابد و به قدری در کارش غرق می شود که آسیب های مختلف می بیند. و طرف دیگر لیلی است یک دختر شاد و خوش که به تفریحش زیاد اهمیت می دهد و دختری با اعتماد به نفس و بی پروا است.

مربی گروه (وینسنت کسل) معتقد است که نینا برای نقش قوی سفید که باید شخصی معصوم و پاک باشد عالی است اما برای نقش قوی سیاه که باید خشن و سیاه دل باشد نمی تواند مناسب باشد.

در نهایت نینا با رهنمود های مربی حرفه ای اش (وینست کسل) موفق می شود و در نقش قوی ملکه به خوبی بازی می کند. موفق می شود که هم شخصیت قوی سفید و هم قوی سیاه را داشته باشد.

در تمام فیلم نینا سعی می کنه که عالی و بی نقص باشه و بسیار شخصیت کمال گرایی دارد در حالی که در آخرین سکانس فیلم که او موفق شده می گوید که ((من حسش کردم، من عالی بودن رو حسش کردم )). پیام سکانس این است که برای موفق شدن به دنبال بی نقص بودن و عالی بودن کافی نیست بلکه باید با تمام وجود اون را حس کرد.

پیام این فیلم نشون میده برای موفق شدن در زندگی ، تنها تلاش و هدف داشتن و کار زیاد کردن کافی نیست بلکه احساس داشتن به هدف در حین تلاش هم لازم است.

 

این فیلم داستان و فیلمنامه فوق العاده ای داره و به نظر من تنها مقداری در کارگردانی ضعف داره. به خصوص نیمه اول فیلم تا حدی کسل کننده هست و در برخی سکانس ها فیلم بی دلیل کش دار شده و ما موضوع خاصی نمی بینیم اما از نیمه دوم فیلم شکل می گیره و هیجان و جذابیت آن هم بالا میره.

پس من به نویسندگی و بازیگری این فیلم نمره عالی و به کارگردانی اون نمره متوسط میدم. در نهایت هم نمره 8 دادم.

No votes yet.
Please wait...

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *