تنها و تنها سریالی که از تموم شدن قسمتهاش ناراحت میشدم و استرس داشتم فصل 1 این سریال Orange is the New Black بود. همه سریالها رو ک دیدم مدال مشتاق این بودم ک زودتر اون فصلش یا کل جریان تموم بشه ک برم سریال بعدیو شروع کنم. اما فصل 1 این سریال استثنا بود و اواسطش ک بودم ناراحت این بودم ک این سریال داره تموم میشه و بعدش چیکار کنم.
خ زیاد جذاب بود و شادم می کرد و بهم حال می داد. البته یه دلیل دیگش حتما این بود ک سریالهای دیگه چند فصل شونو داشتم اما این سریال اون زمان فقط 1 فصلش اومده بود و داشتمش.
سریال ژانرش کمدی ملایم خیلی با شخصیت و با کلاس هست. اعتراف می کنم هسته علاقه مندی من کاراکتر پایپر چپمن هست. با چهره و موهای بسیار جذاب و با شخصیت خ جالب و بامزه. اصلا بار این سریال فقط روی دوش چپمن هست و بقیه تاثیر چندانی ندارند. واقعا عاشق کاراکتر چپمن بودمن و هستم و اصلا به خاطر حضور اونه سریالو دنبال می کنم.
خ سر این سریال شاد شدم و ویژگی مهم دیگش متعجب کردنه. مدام تو این سریال سورپرایز میشم و اتفاقات پیش بینی نشده بامزه و عجیب رخ میده.
سریال خ ساده و اجتماعی و پر مغزیه که بر اساس فیلمنامه خوب و قویش و بازیگر پایپر چپمن منو جذب کرد. محیط زندانش خیلی جالبه به خصوص موضوع لزبین بودن توی این سریال یه موضوعیه ک ازش خیلی خوب استفاده شده و اینم جذابه.
ماندگارترین قسمتش برام قسمت 9 فصل 1 بود. جایی که چپمن با آقای هیلی توی انفرادی بحث می کنه و آخر قسمت ک با معشوقه سابقش (الکس) دوباره میریزه رو هنم. قسمت آخر فصل 1 هم خ جالب بود موقع دعواش با دختر مبلغ مسیحی در دعوا ناکارش می کنه.
بیش از همه موسیقی تیراژ ابتدایی سریال فوق العادست و جذابه.