جان اسنو پادشاه شمال

The King in the North

Posted by
No votes yet.
Please wait...

بارها من گفتم که سریال Game of Thrones زندگیه، و ابدا صرفا یک سریال نیست. بسیار فراتر از یک سریال یا اثری سینمایی هست که از روی چند جلد کتاب بسیار قوی نوشته شده.

در قسمت آخر فصل 6 برای بار دوم شاهد بودیم که سران و لرد های شمال یک صدا فریاد زدند The King in the North !!!

حقیقتش یک درصد هم اوایل این فصل نمی کردم که پایان فصل این قدر خوش تمام بشه. و برای بار دوم در طول این سریال ، شمال رو تحت حکومت استارک ها، خود مختار و مستقل از 7 کینگدام و تحت پادشاهی The King in the North ببینیم.

این لحظه بیعت لردهای شمال با جان اسنو بی نظیره و 20 مرتبه تکرارش کردم و دیدمش. زمانی که همه با احساسات شدید شمالی خودشون فریاد می زنن و به افتخار جان اسنو بلند میشن و زانو می زنند. حتی اشک از چشمان جاری میشه وقتی که لیدی مورمونت با اون سن کوچیکش و دختر بودنش میگه د کینگ این د نورث.

 

جان اسنو پادشاه شمال
جان اسنو در کنار خواهرش سانسا استارک. زمان بیعت شمالی ها با جان اسنو پادشاه شمال

 

جان اسنو بعد از برادرش راب استارک دومین پادشاه مستقل شماله. راب استارک هم دقیقا به همین منوال شد و زمانی که خودش اصلا قصد و خبرش رو نداشت ناگهان تمام سران شمال فریاد زدند که ما شاه شمال می خواهیم و راب استارک کینگ این د نورث باشه.

به راستی فرق بین شمال و بقیه مناطق وستروس در همینه که کل مناطق وستروس سر تخت پادشاهی و فرمانروایی حتی خانواده خودشون رو به قتل می رسانند و جنگ و قتل عام راه می اندازند، اما در شمال مردم و سران ، به اجبار و بی خبر از خود پادشاه آینده شون شاه انتخاب می کنند.

 

به یاد راب استارک ، و به امید موفقیت جان اسنو و خاندان استارک …

زنده باد The King in the North

پایان فصل ششم سریال …

No votes yet.
Please wait...

4 comments

  1. شخصا عاشق این سریال هستم. کتابهاش هم چیزی فراتر از عالیه، اما باید گفت که افت سریال در این فصل غیرقابل انکاره و اون حس خاص همیشگی گیم اف ترونز رو نداره… یه طورهایی انگار نگاه کردن ببینن نظر مخاطبا چیه و انگیزشون از ساخت فصل فقط حال دادن به مخاطبا بوده باشه…
    زنده شدن کلیشه ای جان، که شبیه سریال ومپایر دایریز بود، دیدار بنجن و برن، یا حتی جریان هودور با همه تکان دهندگیش ، ویژگی های سریالرو نداشتن. مرگ رمزی همچنین. چون الان کسی نداریم که بار شخصیت منفی رو به دوش بکشه و همه شخصیتها کم و بیش دوست داشتنی هستند… در مورد دنریس هم که مثل همیشه راه به راه شانس اورده، اما این فصل خیلی خیلی بارز بود. داشتن تیریون در کنارش، و این همه راحت شکست دادن مخالفان…
    و در آخر این که جان واقعا فرزند لیانا و ریگار بود!!! بنده چند سال روی این تیوری پافشاری کردم که غیرممکنه مارتین بیس این داستان خارق العاده رو روی همچین مسیله تابلویی بنا بذاره… اما گویا همه چیز شدنیه!!!!

    1. من کاملا با این نظرتون موافق هستم که این فصل به خصوص قسمتهای اول و اواسط فصل خیلی کسالت بار سطح پایین شده بودند، اما در 2-3 قسمت پایانی بی نظیر شد و تقریبا جبران کرد.
      اما با مثالهایی که برای ضعف سریال زدید موافق نیستم. دیدار بنجن و برن، زنده شدن جان، هودور و مرگ رمزی از نظر من اصلا کلیشه ای نبودند. در این سریال چیزی نمیتونه کلیشه ای باشه که دلایل مفصل برای این ادعام دارم که باید پست تخصصی راجبش نویسیم و در اینجا نمیگنجه.
      مرسی از کامنت تون

  2. وای یعنی من میمیرم برای این صحنه.بعد از قطعه خداحافظی جان که تو قسمت اخر فصل پنجم (good nye brother)بود این غمگین ترین صحنه این فیلم بود.هرچقدر نگاه میکنم سیر نمیشم.اابته باید درصد خیلی زیادی از زیبایی این صحنه رو مدیون پنجه های طلایی استاد جوادی بود که موزیک(king of the nirth)رو برای این صحنه ساخت.هیچکس مثل استاد جوادی نمیتونست موزیکی به این زیبایی رو برا این صحنه بسازم.
    این فیلم تو کل تاریخ حیات بشر تکرار نمیشه.انقدری که صحنه های غمگین و مغرورش با موزیکای بی نظیر استاد جوادی با احساسات من بازی کرده هیچ چیز نکرده.

    1. مرسی دوست هم اندیش عزیزم. اتفاقا من هم این صحنه رو بارها و بارها تماشا کردم و می کنم. استاد گرانقدر رامین جوادی هم قطعا افتخار ما ایرانی ها هستند و به شخصه به ایشون افتخار می کنم.

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *