من از صبحانه سرد بدم میاد !

اول بگم من صبحانه برام خیلی مهمه برعکس جوانهای کشورمون. به خصوص از زمانی ک شروع به بدنسازی کردم و سعی می کنم به سلامتیم اهمیت بدم به صبحانه هم خ اهمیت میدم. من از صبحانه سرد و حاضری که از سوپری می خریم واقعا بدم میاد. مثل پنیر، مربا،

Continue reading

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: هوش مصنوعی

کلیه صحنه هایی که پسر روبات به دنبال مادرشه (مادر انسانیش) و بودن با مادرشو آرزو می کنه. عشق به مادر عجب عشق جاودانه ایه! این فیلم بهترین فیلمیه که عشق به مادر رو نشون میده. اشک بارها از چشمهام جاری شد. بارها وقتی پسر روبات با همه وجود دنبال

Continue reading

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: جاسوس بازی

سکانسی که تام بیشاپ (برد پیت) و نامزدش از زندان آزاد شدند و سوار هلیکوپتر جدا در حال بازگشت به خانه هستند. و با موسیقی عالی و حزن انگیز ، به هم نگاه می کنند. موسیقی این سکانس دیوانه کنندست. برد با چهره معصومیت و مظلومش نجات پیدا کرده و

Continue reading

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: Prisoners

سکانسی که کاراگاه (جیک جیلنهال) از سرش در حال خونریزی است و در حال رانندگی با عجله بسیار به طرف بیمارستان است و آنا (دختر بچه گروگان گرفته شده بوده) مسموم و از حال رفته صندلی عقب ماشین است. اوج استرس و غم و التماس را در چهره جیک می بینیم

Continue reading

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: Downfall

سکانسی که مسئول وقت آلمان نازی از پشت رادیو دستور تسلیم آلمان را اعلام می کند و ماشین حامل بلندگوی رادیو در خیابان های ویرانه شهر می رود و پیام را در سطح شهر پخش می کند و پسر نوجوان آلمانی به دنبال ماشین حامل بلندگو می دود و فرمان

Continue reading

فیلمهایی که برایشان گریه کردم

خب فیلمهای من بچه های منن و شادترین و غمگین ترین لحظاتم رو با فیلمها سپری کردم. در یه سلسله پست می خوام فیلمهایی ک اشکمو موقع تماشاشون در اوردن (اشک واقعی و فیزیکی) و براشون گریه کردم رو معرفی کنم. مختصر و مفید می خوام بنویسم و هر فیلم

Continue reading

ف م م: آقا و خانم اسمیت

اولین فیلمی بود ک بدون سانسور و زبان اصلی گرفتمش. اینو چون زمان خ.ب. بود و زیاد فیلم و سرگرمی نداشتم بینهایت بار دیدمش. از صمیم قلبم عاشق این فیلم و زوج اسمیتم. داستان فیلمش فوق العاده خلاقانه ست و حرف نداره. با این فیلم خ علاقه مند به برد

Continue reading

من و Breaking Bad

سریال Breaking Bad رو هر 5 فصلشو پاییز و زمستون 92 دیدم. خوب یادمه فصل 4 شو دقیقا روزهایی که اصفهان برف سنگین اومده بود دیدم و چقدرم حال داد. فصل یکش رو اصلا حال نکردم و جذاب نبود. فصل 2 اش خب خیلی جذاب شد و جذبم کرد واقعا باهاش

Continue reading

من و Orange is the New Black

تنها و تنها سریالی که از تموم شدن قسمتهاش ناراحت میشدم و استرس داشتم فصل 1 این سریال Orange is the New Black بود. همه سریالها رو ک دیدم مدال مشتاق این بودم ک زودتر اون فصلش یا کل جریان تموم بشه ک برم سریال بعدیو شروع کنم. اما فصل 1

Continue reading
سریال فرندز

من و فرندز

واقعیتشو بگم من به سریال فرندز (friends) وابستم. فرندز یه سریال کمدی خیلی با شخصیت و دلنشین و بسیار رئاله. مهمتر ایکه کمدی خیلی با جزئیاتیه یعنی جزئیات زندگی 6 نفرشو از نزدیک نشون میده و کلی و دورنما نیست و مهمترین بخش اینه که زندگی یه خانواده آمریکایی و

Continue reading