Babak Badrian

بابک هستم متولد فروردین 69 فارغ التحصیل مهندسی الکترونیک و قصد مهاجرت برای ادامه تحصیل در آینده نزدیک دارم. علاقه مند به فیلم و سینما، ورزش بدنسازی و بسکتبال، سیاست و جامعه شناسی، همچنین در زمینه های زبان انگلیسی، برنامه نویسی و طراحی وب سایت ، تعمیر سخت افزار و پرینتر هم تخصص دارم. سعی می کنم در این وبسایت درباره موضوعاتی که علاقه یا تخصص دارم برای خودم و دیگران بنویسم. امیدوارم مفید واقع شوند.

تیم منتخب جام جهانی 1998

من با بازیکنای دوران جام جهانی 98 فرانسه خیلی خاطره دارم و بت های نوجوانی من مال اون دوره هستند. این لیست منتخب جام 98 هست که توسط تیم فنی فیفا انتخاب شد: دروازه بانها: فابین بارتز – خوزه لوئیز چیلاورت مدافعین: روبرتو کارلوس – مارسل دزالی- لیلیان تورام- فرانک دی بوئر- کارلوس گامارا هافبک…

Read More

من عاشق سرمام

آره من عاشق سرمام و از گرما متنفر و بیزارم. وقتی هوا خیلی سرده، آدم حس مبارزه و جنگندگی پیدا میکنه، امید و انگیزه پیدا می کنه که از یه مرحله عبور کنه و خودشو به مقصد برسونه، شوق زندگی پیدا می کنه. اما وقتی هوا گرمه، بی اراده و بی رمق و مثل مرده…

Read More

ف م م: The Devil Wears Prada

قبلا در این پست راجب فیلم The Devil Wears Prada نوشتم. خ فیلم شاد و پرانرژی ایه. و برای اولین بار نظر منو نسبت به مد و فشن تغییر داد. خب کاراکتر اندی (آنا هاتاوی) کلا شخصیت مورد علاقه منه. یه دختر خیلی پرانرژی و با انگیزه و باهوش و با پشتکار و مستقل و البته…

Read More

من از صبحانه سرد بدم میاد !

اول بگم من صبحانه برام خیلی مهمه برعکس جوانهای کشورمون. به خصوص از زمانی ک شروع به بدنسازی کردم و سعی می کنم به سلامتیم اهمیت بدم به صبحانه هم خ اهمیت میدم. من از صبحانه سرد و حاضری که از سوپری می خریم واقعا بدم میاد. مثل پنیر، مربا، خامه، و … عاشق صبحانه…

Read More

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: هوش مصنوعی

کلیه صحنه هایی که پسر روبات به دنبال مادرشه (مادر انسانیش) و بودن با مادرشو آرزو می کنه. عشق به مادر عجب عشق جاودانه ایه! این فیلم بهترین فیلمیه که عشق به مادر رو نشون میده. اشک بارها از چشمهام جاری شد. بارها وقتی پسر روبات با همه وجود دنبال مادرشه و عشق به مادر…

Read More

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: جاسوس بازی

سکانسی که تام بیشاپ (برد پیت) و نامزدش از زندان آزاد شدند و سوار هلیکوپتر جدا در حال بازگشت به خانه هستند. و با موسیقی عالی و حزن انگیز ، به هم نگاه می کنند. موسیقی این سکانس دیوانه کنندست. برد با چهره معصومیت و مظلومش نجات پیدا کرده و به عشقش رسیده و دوست…

Read More

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: Prisoners

سکانسی که کاراگاه (جیک جیلنهال) از سرش در حال خونریزی است و در حال رانندگی با عجله بسیار به طرف بیمارستان است و آنا (دختر بچه گروگان گرفته شده بوده) مسموم و از حال رفته صندلی عقب ماشین است. اوج استرس و غم و التماس را در چهره جیک می بینیم ک عاجزانه التماس میکنه آنا…

Read More

فیلمهایی که برایشان گریه کردم: Downfall

سکانسی که مسئول وقت آلمان نازی از پشت رادیو دستور تسلیم آلمان را اعلام می کند و ماشین حامل بلندگوی رادیو در خیابان های ویرانه شهر می رود و پیام را در سطح شهر پخش می کند و پسر نوجوان آلمانی به دنبال ماشین حامل بلندگو می دود و فرمان تسلیم را می شوند. مبارز…

Read More

فیلمهایی که برایشان گریه کردم

خب فیلمهای من بچه های منن و شادترین و غمگین ترین لحظاتم رو با فیلمها سپری کردم. در یه سلسله پست می خوام فیلمهایی ک اشکمو موقع تماشاشون در اوردن (اشک واقعی و فیزیکی) و براشون گریه کردم رو معرفی کنم. مختصر و مفید می خوام بنویسم و هر فیلم فقط 2 پاراگراف باید باشه….

Read More

ف م م: آقا و خانم اسمیت

اولین فیلمی بود ک بدون سانسور و زبان اصلی گرفتمش. اینو چون زمان خ.ب. بود و زیاد فیلم و سرگرمی نداشتم بینهایت بار دیدمش. از صمیم قلبم عاشق این فیلم و زوج اسمیتم. داستان فیلمش فوق العاده خلاقانه ست و حرف نداره. با این فیلم خ علاقه مند به برد پیت شدم. شور و هیجان…

Read More