اول بگم این فیلم باعث شد من بعد از یک سال دوباره به فیلمی امتیاز 10 بدم. فیلم عالی Gone Girl یا همون دختر گمشده.
این فیلم بی تردید غیرقابل پیش بینی ترین فیلم عمر منه. این فیلم باز یه شاهکار دیگه از دیوید فینچره. فیچنر استاد چسبوندن معماهای بسیار بهم دیگه توی یه فیلمه طوری هیچ نقصی نداشته باشن و مو لای درزشون نمیره. این فیلم دیگه اوج شاهکار فینچره. توی فیلم بیننده که من باشم مثل یه عروسک خیمه شب بازیه که فینچر باهاش بازی می کنه. همه ما بیننده ها محصور و بنده فیلم هستیم ، منفعلیم و مثل ماهی مرده آب هر جا خواست ما رو با خودش می بره. عینا این فیلم همین کارو با ما میکنه و ما بی تحرک و منفعلیم و فینچر و فیلم با روح و فکر و هیجان ما بازی می کنند و هدایتشون می کنن. توی هیچ فیلم به اندازه این فیلم بهم شوک وارد نشده بود.
این فیلم رو میشه به 2 قسمت تقسیم کرد. از اول فیلم تا ساعت 1 و دقیقه 6 که ظاهر داستان رو می بینیم و فیلم یک طرفه است. و از اون لحظه تا پایان فیلم که کل ماجرا روایت میشه و هر دو طرف داستان رو یعنی نیک (Ben Affleck) و امی (Rosamund Pike) رو می بینیم.
از همون اولین سکانس فیلم می فهمیم که با یه فیلم کاملا جدی و بزرگ طرف هستیم. چهره معصوم و مرموز امی در اولین سکانس و جملات پرسشی همراه با صدای بن افلک و بعد از اونم تصاویری از شهر و خیابان و مغازه ها که خارق العاده و حرفه ای فیلم داری شدند و با موسیقی مرموز عالی تلفیق شدند همه یه فیلم جدی رو به بیننده الهام میکنند. نقطه اوجش دیگه اولین تصویر بن افلکه. که با زیرپوش وسط خیابون داره فکر می کنه و با چهره گیج و مستاصل خودش داره هنرنمایی می کنه بن افلک و فردی رو نشون میده که واقعا دیگه کم اورده و بریده و توان ادامه نداره که در طول فیلم متوجه میشیم از چی انقدر خسته است و کم اورده.
بررسی عناصر سازنده فیلم
فیلمنامه
این که اصلا بحثی توش نیست عجب فیلمنامه عجیبی بود! اصلا مهمترین دلیلی که بعد بیش از 1 سال جرات کردم و به فیلمی امتیاز 10 داد همین فیلمنامه عجیب این فیلمه. اولین شوک از همون اول نیمه دوم یعنی ساعت 1 و دقیقه 6 شروع میشه که به مخاطب وارد میشه. تا آخر فیلم هر چی بیشتر به انتها نزدیک میشیم تعداد شوکها بهون بیشتر میشن. دقیقا 100% پیش بینی هایی که برای صحنه بعدی فیلم می کنیم اشتباه از آب در میان. و این یعنی یه فیلم بزرگ که حتی یک صحنه اونم نتونیم پیش بینی کنیم! در نیمه اول فیلم به معنای واقعی نمی دونیم که آیا نیک واقعا گناهکاره یا بیگناهه و بدبخته.
از جایی که نیک از کارگاه می فهمه امی حامله بوده. یا سکانسی که امی مراحل نقشه شو توضیح میده دیگه اوج شوک وارد کردنه. سکانسی که نیک رو میاره به وکیل سیاه پست مشهور. نیک میره پیش دوست پسرهای سابق امی و خاطراتی که اولی براش تعریف می کنه! اینا یک درصد شوکهای این فیلمن. اصلا نصف بیشتر این فیلم ما همش در حال تعجب کردن و میخکوب شدن هستیم!!!
مهمترین دلیلی که تصمیم گرفتیم به این فیلم 9 ندم و 10 بدم همین فیلمنامه است و شوک وارد کردنهای مکرر فیلمه!
بازیگری
نقطه خیلی قوت دیگه فیلم انتخاب بازیگرها یا همون Casting فیلمه! چقدر تک به تک و 100% بازیگرها درست انتخاب شدند و کاملا حس شخصیت شون رو به مخاطب القا می کنن. از خود نیک که یه آدم بدبخت و ساده و احمقه تا امی که یه دختر خیلی جذاب و ملیح و باهوش و هفت خطه که می تونه جانی هم باشه. یا مارگو (خواهر دوقلوی نیک) که یه دختر وفادار و دلسوز و البته خیلی هات هستش. کارگاه خانم هم دقیقا القای نقششه و وکیل سیاه پوست هم دیگه محشر انتخاب شده. تا نقش های فرعی هم عالی انتخاب شدند. پدر مادر امی، خانم مجری برنامه تلویزیون، همسایه حامله نیک و امی و …
غیر از انتخاب فوق العاده بازیگرها، اصلا خود بازیگری شونم بدون نقصه. بن افلک و روزاموند پایک چقدر می تونن توانا باشن. تک تک لحظات که بازی شون عالیه و حسی رو که باید القا بدن کاملا و دقیق القا میدن. اما چرخشو شخصیتشونم خیلی حرف برای گفتن داره. بن افلک از یه آدم احمق و ساده تبدیل میشه به یه با عرضه که می خواد از حق خودش دفاع کنه. و روزاموند پایک هم از یه زن وفادار و معصوم و باهوش تبدیل میشه به یه جانی و روانی که ما هم ازش می ترسیم. همه بازیگرها عالی و جذاب بودند بدون استثنا.
موسیقی و فیلم برداری
موسیقی فیلم طبق انتظار بدون نقص و در اندازه خود فیلمه. البته مثل برخی فیلمها موسیقی فیلم از خود فیلم بالاتر نیست. اما اینجا خوب و در حد فیلم عالیه و به شوک ها و استرس و هیجان فیلم خیلی خوب کمک میکنه.
فیلم برداری فیلم هم بی نظیره و سکانسهای از شهر و جمعیت واقعا از نقاط قوت فیلمه.
کارگردانی
در نهایت هم باید تشکر کنیم از کارگردانی فوق العاده دیوید فینچر در این فیلم که کل این مجموعه بدون نقص رو گرد آورد و یک فیلم ماندگار رو رقم زد. با اینکه فیلم 2 ساعت و نیمه اما یک ثانیه احساس خستگی نکردم و صحنه بیهوده ای در فیلم نبود. هر ثانیه اش مختصر و مفید و لازم بود.
===========================================
نقد داستان فیلم
روابط انسانی این فیلم خیلی دوست داشتنیه. روابط نیک و خواهر دوقلوش. رابطه وکیل سیاه پوست با نیک و خواهرش. یا رابطه خانم کارگاه. رابطه امی و نیک هم که دیگه گفتن نداره و هم ابتدای فیلم که عاشق همن و هم آخر فیلم که روشون به هم باز شده فوق العاده رابطه شون دوست داشتنیه.
در ابتدای فیلم شاهدیم نیک یه فرد بدبخت و درمونده ست که با خواهرش درباره ازدواج شون درددل میکنه. به سرعت وارد فاز گم شدن امی میشیم که خیلی سریع و مختصر و مفید وارد این فاز میشیم که باید از کارگردان تشکر کرد. اصلا نمی دونیم و نمیشه حدس زد امی چی شده. تا نیم ساعت اول هم نیک و هم امی رو آدم خوبی می دونیم و بیشتر گمان می کنیم که یه نفر خارجی باعث گم شدنه. اما از نیم ساعت دوم دیگه از شخصیت نیک بدمون میاد که یه مرد خیانتکار و بی لیاقت و مفت خوره و طرف شخصیت امی میشیم که دختری باهوش و زنی وفادار و زحمت کشه که داره به شوهر بی عرضش سرویس میده و در زندگی مظلوم بوده.
اما از ساعت 1 و دقیقه 6 همه چیز تغییر میکنه. نیک میشه یه مرد مظلوم و ساده که برای زنده موندن خودش تلاش می کنه و امی میشه یه هیولای باهوش که همه ازش می ترسن.
به اواخر فیلم که نزدیک میشیم باز شخصیت امی خیلی دوست داشتنی میشه برامون که بر می گرده به سمت شوهرش و کینه به دل نداره و کاملا منطقی تصمیم می گیره. که شاهد یه شوکهای مهم فیلمم یعنی نیک جواب رد به امی میده و میگه می خوام تو رو ترک بکنم که باز هنر و هوش امی ، نیک رو متقاعد میکنه با هم بمونن. و در آخر فیلم هم باز همه چیز شوک وارد میکنه و در حالی که انتظار داریم نیک به امی جلوی دوربین جواب منفی بده و آبروشو ببره اما جلوی دوربین با هم می مونن و زندگی شونو ادامه میدن.
نظر من درباره فیلم
در هیچ صحنه ای از فیلم احساس نقص نکردم و ثانیه به ثانیه فیلم حرفه ایه و ما بنده و گوش به فرمان کارگردان و فیلمش هستیم. این فیلم به معنای واقعی کلمه بی نظیر و بدون نقصه عین خود فیلم مخمصه (Heat) که به اونم 10 دادم.
چند باره به فکر می افتم امتیاز دختر گمشده رو 9 بذارم. اما وقتی به شوکهای فیلم و غیرقابل پیش بینی بودن فیلم فکر می کنم و الان که دارم نقد این فیلم رو می نویسم می بینم که کاملا تصمیم درستی گرفتم که به فیلم امتیاز 10 دادم و اتفاقا به خودم هم افتخار می کنم که به این فیلم 10 دادم.
در کل عالی و خارق العاده و محشر بود این فیلم.
دیالوگهای به یاد ماندنی فیلم
مادر امی به امی (0:13:18): اگه ارزش انجام دادنش رو داشته باشه … پس یعنی کار خوبیه.
نیک به خواهرش(1:46:05): امی باعث میشه بهترین باشم.
نیک در برنامه تلویزیونی (1:52:47): به جای انجام دادن کار درست … کار آسون رو انتخاب کردم.
امی به نیک در حمام (2:12:42): تو یکی رو کشتی، امی. تو یه قاتلی. – من یه مبارزم. جنگیدم و پیشت برگشتم