خب رنگ مورد علاقه من ترکیب مشکی و آبی تیره هستش.
همون طور که قبلا هم گفتم من از کودکی با عشق و طرفداری اینترمیلان بزرگ شدم و به جرات اولین عشق آتشین زندگیم بوده. که با شادیش شاد شدم و با شکستش اشک ریختم.
دوران کودکی و نوجوانی من کلا با این رنگ گذشت و با اینکه الان سالهاست دیگه فوتبالی و طرفدار اینترمیلان نیستم، ولی این رنگ دیگه وارد ضمیرناخودآگاه و مغزم شده.
بخش زیادی از وقتم در زمان کودکی و نوجوانیم با این رنگ همراه بود که مهمترین دلیلش بازی های کامپیوتری فوتبال بود که می کردم. از FIFA 99 بگیر تا FIFA 2004. یا حتی پوسترهای اتاقم همه با این رنگ و تیم اینترمیلان بودند.
یا در زمان بچگی همیشه این لباس رو با عشق می خریدم و زنگ های ورزش (از دبستان تا راهنمایی) این لباس رو با عشق و تعصب می پوشیدم.
این رو تازگی فهمیدم که رنگ مورد علاقم این شده. چندی پیش یکی از دوستانم پرسید که رنگ مورد علاقت چیه که نمی دونستم واقعا. ولی وقتی مقداری فکر کردم دیدم که آبی پررنگ هستش به خصوص وقتی با مشکی مخلوط بشه که پرواضحه دلیلش رنگ پیراهن اینترمیلان بوده.
خب من واقعا چند سالی هست که دیگه فوتبال و اینترمیلان برام مهم نیست. اما اون قدر با این رنگ خاطره داشتم و زندگی کردم که در مغرم دیگه حک شده. واقعا دیگه برد و باخت و سرنوشت اینترمیلان برام مهم نیست، ولی این رنگ دیگه کار خودشو در مغزم کرده
به خصوص برای خرید لباس عاشق این رنگم. مثلا کفش آبی تیره. یا کروات آبی و مشکی با خطوط مورب و …
این رنگ بهم اعتماد به نفس میده. و عمیقا بر این باورم که این رنگ خیلی شیک و باکلاس (به اصلاح امروزی ها لاکچری) هستش و یقین دارم که ترکیب رنگی خیلی جذابه و همه این رنگ رو دوست دارند.
دیگه دست خودم نیست و من عاشق این رنگ خواهم ماند حتی اگر دلیل اولیه اش دیگه برام مهم نباشه. این رنگ در ذهن و روح و روانم جا باز کرده و مطمئنم تا آخر عاشقش خواهم بود.