زنده باد فیونا گلگر !!!

فصل هفتم سریال Shameless هم تمام کردم. خودم رو برای این سریال آپدیت کردم و به پخش آنلاینش رسوندم.

این فصل هم لعنتی عاااالی و بی نظیر بود. بدون ذره ای افت یا درجا زدن.

اما چیزی که در این فصل خیلی نمایان بود، رشد شخصیت کاراکتر فیونا گلگر بود. درست از قسمت اول این فصل باز شیفته و مجذوب شخصیت فیونا شدم (احتمالا برای بار چندم در طول این 7 فصل) که این علاقه من در طول فصل هم وجود داشت و در 2 قسمت آخر هم به اوج خودش رسید.

کاراکتر فیونا بدون تردید بی نظیر و کامل شده. عاشق شخصیت فیونا هستم. درسته در اوایل سریال (حداقل تا فصل 4 ام) فیونا هنوز هم اشتباهاتی می کرد و ضعف هایی داشت، ولی الان واقعا به اوج پختگی و قدرت شخصیت رسیده و یک جوان کامل و عاقل شده.

اما دلایلم:

1- کاملا از نظر عقلی بالغ و بدون اشتباه شده. مسئولیت زندگی خودشو بر عهده گرفته، بهونه نمیاره که من خانواده فقیری داشتم، کاملا چسبیده به کار و بیزینس و با تلاش پول در میاره. انتخاب ها و تصمیمات بسیار معقول و بدون اشتباهی می گیره که نشان دهنده بلوغ فکریش هست.

2- روابط شخصیش رو بدون اشتباه کرده. بدون تعارف بگیم در فصل های قبلی فیونا در روابط عاشقانه اش خیلی پر اشتباه بود و مدام پسرهای اشتباه و ناباب رو انتخاب می کرد یا اگر پسر مناسبی رو انتخاب می کرد خودش گند میزد و خیانت می کرد (اشاره به دوست پسرش که مدیر عامل کارخانه لیوان سازی بود، و ازدواج اولش که خواننده بود). همین که دختری در سن 26 سالگی دو مرتبه طلاق گرفته باشه گویای همه چیز هست. ولی در این فصل واقعا پخته و عاقل شد، و در این فصل رابطه عاشقانه ای با کسی نداشت و ترجیح داد سینگل باقی بمونه و ذهنش رو متمرکز کار و پیشرفت شخصیش کنه.

3- رابطه اش رو با خواهر برادرهاش تغییر داد. یکی از تغییرهای شخصیتی مهم فیونا در فصل 7 ، رابطه اش با خواهر برادرهاش بود. تا قبل از این فصل فیونا همواره جور خواهر برادرهاشو می کشید و واقعا تمام زندگیش وقف خانواده اش بود. ولی در این فصل متحول شد و تغییر رویه داد. دیگه برای خانوادش زندگی نمی کنه و مسئولیت زندگی اونها رو به خودشون داده و تمرکزش رو روی زندگی و کار خودش قرار داده. نمونه بارزش رفتارش با دبی بود، یک دختر 16 ساله با بچه ، که فیونا نه تنها در بچه داریش به خواهرش کمکی نمی کنه (چون پافشاری زیاد داشت که دبی بچه اش رو سقط کنه) بلکه دبی رو مجبور کرد که باید بره سر کار و سهمش از اجاره خونه رو بپردازه ، که در نتیجه دبی از خونه رفت.

4- ابدا شخصیتی احساساتی نیست و احساساتی کاری انجام نمیده، بلکه همیییشه نهایت منطق و عقلانیت رو داره. مثال بارزش برخوردش با مونیکا (مادر خانواده) بود. مونیکا مادری خیلی بد و نالایق بود و به همه بچه ها بد کرده بود، بقیه بچه ها گاهی احساساتی می شدند و برای مونیکا دلسوزی می کردند (برای مثال دبی یا بچه های کوچیک تر) اما فیونا هیچ وقت گذشته رو فراموش نکرد و احساسات رو جایگزین نکرد. حتی زمانیکه مونیکا مرده بود و در تابوت قرار داشت، واکنش فیونا خیلی جالب بود و که حرفهای بدش رو به مونیکا گفت، یا حتی حاضر نشد پولی برای تشیع جنازه اش خرج کنه چون می دونست ارزششو نداشته و مونیکا (مادرشون) یک فرد بی ارزش بوده و هست.

علاوه بر این 4 تغییر مهم بالا، محاسن همیشگی خودش رو هم داره. یک دختر همیشه سرزنده و فعال و شاد. واقعا تعجب می کنم چطور یک نفر با محیطی پر از مشکل و تلخ می تونه 100% زمان رو شاد و سرزنده و پر روحیه باشه. علاوه بر این، همه می دونیم فیونا یک دختر بسیار بسیار بسیار قویه که هیچ وقت جلوی مشکلات خم نمیشه، همیشه با روحیه قوی، خوش بینی و پشتکار سعی می کنه مشکلات رو حل کنه حتی در مواقعی که همه اعضای خانواده دلسرد شدند و کشیدن کنار.

ضمن اینکه در این فصل به فیزیک و ظاهر فیونا هم توجه کردم. اولا بدن و هیکل بسیار مانکنی و جذابی داره، یعنی نه چاقه و نه لاغر، کاملا متناسب و سکسی. صورتش هم که بسیار زیبا و جذاب. لباس پوشیدنش هم در عین اینکه لباس های معمولی و ارزان میپوشه، اما هم در انتخاب شون سلیقه داره و هم به هیکل خیلی مناسب واقعا زیبا میان. آره این فصل برای اولین بار توجهم به ظاهر فیونا هم واقعا جلب شد.

من عاشق شخصیت فیونا هستم و قطعا در زندگیم برام یک بت و الگو شده. کسی که در همه مواقع شاد و با روحیه و با انگیزه است و جلوی مشکلات کم نمیاره. با دیدن زندگی فیونا باید برای مشکلات دلسوزی کرد که این قدر جلوی فیونا ناتوان هستند!

بی تردید فیونا گلگر به جمع کاراکترهای محبوب و بت های زندگیم شده ، در بین سریال ها به جمع جک شپرد (سریال لاست)، استنس براثیون (GOT) و در بین سینما به جمع جیسون بورن و … پیوست.

فیونا عاشقت هستم و همه تلاشمو می کنم که تو رو الگوی خودم در زندگی قرار بدم.