دیروز موفق شدم و فیلم ارباب حلقه ها 3 رو دیدم و تقریبا برای اولین بار بود که این قسمت رو به طور کامل دیدم. لازم به ذکره نسخه Extended این فیلم رو دیدم. این فیلم بسیار تاثیر گذر هست و بارها اشک رو من رو در آورد. جملات قصار و تامل برانگیز این فیلم رو در این پست نقل قول می کنم و نقد شون هم می کنم.
گاندولف خاکستری (0:48): خِرد دیرین مغرب زمین فراموش شده. پادشاهان گورها را بسیار با شکوهتر از خانه های زندگان کرده اند … و نام های دیرین اجداد شان را … عزیزتر از نام پسرانشان می دانند. حاکمان پیر بی فرزند در اندیشه جانشینشان بودند … یا در برج های بلند و سرد سرگرم پرسش از ستارگان بودند. و این طور مردم “گاندور” به نابودی کشیده شدند.
نقد من: چقدر جالب از جامعه ای مرده پرست انتقاد می کنه. عین مثال این جمله ، کشور فعلی ماست. گورها با شکوه در خانه زنده ها هستند (مرده ها ارج و قرب بیشتری نسبت به زنده ها دارند). نام های اجداد شان را عزیز تر از پسرانشان می دانند (بیشتر از شهدا و پیامبران حرف می زنند تا نسل جوان و زنده امروز). قطعا هر جامعه ای با این ویژگی ها سرنوشتش نابودست. خواه گاندور باشد، خواه ایران امروز باشد.
شاه تئودون خطاب به لشگرش (02:33): از تاریکی نهراسید! بتازید، بتازید، سربازان “تئودن” ! نیزه ها خواهند لرزید، سپرها خرد خواهند شد … روز شمشیر، روز سرخ … پیش از طلوع آفتاب! اینک بتازید! بتازید بر تباهی… و پایان دنیا! مرگ! مرگ! مرگ! مرگ! مرگ!
آراگورن خطاب به لشگر انسانها (03:20): استوار باشید! ایستادگی کنید. فرزندان “گاندور” و “روحان”، برادران من! در چشمان تان … همان هراسی را می بینیم که در دل دارم. شاید روزی برسد که نشانی از شجاعت باقی نمانده باشد … زمانی که همه ی دوستانمان را فراموش کنیم و تمام پیوندهای دوستی را بشکنیم. اما امروز آن روز نیست. زمان زوزه گرگها و سپرهای شکسته … زمانی که دوران انسانها در هم بکشند؛ اما امروز آن روز نیست. امروز ما خواهیم جنگید! برای تمام چیزهایی که در این زمین پاک عزیز می دارید … ازتون می خوام بایستید، مردان غرب!