شیرعسل و های بای (خاطرات بهترین روزهای من)

Posted by
No votes yet.
Please wait...

ترم 5 (آخر) کارشناسی من در نجف آباد

یادمه اولین بار در دوران کارشناسیم که یه هفته همه کلاسامو کامل رفتم همین ترم آخرم بود.

ترم آخر کارشناسیم بهترین ترم دانشگاهم و بهترین دوران زندگیم بود.

 

ترم آخر تقریبا همه کلاسهامو رفتم و حتی 9 واحد هم اضافه بر سازمان رفتم. صبح ها همیشه به موقع زود می رسیدم. با سرویس س.ش. هم میرفتم و حدود نیم ساعت زودتر کلاس می رسیدم، اون ترم هم کلاس صبح اول وقت زیاد داشتم. حدود یه ربع به 8 که می رسیدم یونی از بوفه یه شیرعسل و های بای کوچیک می گرفتم و پیاده راه میفتادم طرف دانشکده برق و می خوردمش.

از قدم به قدم که تا دانشکده می رفتم اون اول صبح، لذت می بردم.

از هوا، از دانشجوها، از دخترا، از محیط یونی، از سرویس استادا و …

از ثانیه به ثانیه اون قدم زدن و شیرعسل خوردن لذت می بردم.

پس یاد شیرعسل و های بای بخیر و عاشقشم که خاطره بهترین و خوش ترین روزهای زندگی منه !

No votes yet.
Please wait...

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *